کد مطلب:134130 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:125

کارهایی که موجب شرمساری است
سوگواری برای حسین بن علی (ع) و یاد نمودن از فاجعه ی خونین نینوا (اگر با طرز صحیح انجام گیرد) علاوه بر ارزشهای اسلامی و معنوی كه دارد اصولا خود یك عمل منطقی و معقولی است كه عواطف انسانیت و حس حمایت از مظلوم سرچشمه می گیرد اما با كمال تأسف گاهی بنام عرض ارادت به پیشگاه مقدس حسین (ع) كارهائی انجام می شود كه در برابر دنیای روز موجب شرمساری و سرافكندگی است.

كارهائی كه نه با مقررات اسلامی سازش دارد و نه از نظر منطق صحیح و قایل درك است، برای نمونه باید موضوع «قمه زدن» را یاد كرد، این عمل ناراحت كننده و چندش آور (كه خوشبختانه چند سالی است كه تقریباً متروك شده) نه تنها با هیچ اصلی قابل تفسیر نیست بلكه مخالفین و دشمنان اسلام در داخل و خارج از آن به صورت یك حربه ی مؤثر و قاطع آئین مقدس ما استفاده می كنند.


نویسندگان دغل و قلمهای شومی كه سالیانی دراز در این كشور مشغول سمپاشی و آلوده ساختن افكار بی خبران از اسلام و نظام عالی و جهانی آن بودند اكثراً از این نمونه كارها كه جمعی از شیعیان پاك دل به نام دین و اسلام انجام می دادند سوءاستفاده می كردند و در نوشته های خود (كه سرایا تهمت و افتراء به اسلام و تشیع است) آنها را بنام یكی از دستورات مذهبی شیعه معرفی كرده و از مظاهر «شیعه گری» می شمرده اند سپس (در پناه این حربه های مؤثر) فحشها و ناسزاهای خود را نثار اسلام و مكتب آسمانی آن نموده و با این قبیل تهمتها (كه این كارها جز دستورات اسلامی است) این آئین مقدس را ناصحیح و غیر معقول جلوه می دادند.

ماهیت این تبلیغات سوء هر چند برای افراد با خبر و مطلع از اسلام روشن بود، اما برای بی خبرانی كه از اسلام و مقررات آسمانی آن كمتر اطلاع دارند قطعاً مؤثر و كوبنده است.

خواننده ی عزیز، اگر در داخل یك كشور اسلامی موضوع «قمه زدن» و مانند آن اینگونه مورد بهره برداری و سوءاستفاده ی دشمنان اسلام قرار گیرد در خارج از كشور نسبت به قدرتهای بزرگ و مذاهبی كه به نیروهای استعماری تكیه دارند می توان به خوبی استنباط كرد كه چگونه از این حربه های مؤثر علیه اسلام و مكتب آسمانی آن از یك طرف و تحقیر نمودن و كوچك شمردن مردم مشرق زمین از سوی دیگر استفاده می كنند.

یكی از دوستانم كه دانشجوئی است و در آلمان غربی مشغول تحصیل است سال گذشته برایم حكایت می كرد كه در آنجا ما به دیدن فیلمی رفتیم كه


در آن قسمتی از عادات و اعمال مردم مشرق زمین نشان داده می شد، اعمالی كه نشان دهنده ی انحطاط فكری آنها است (ما در اینجا به این حقیقت كاری نداریم كه غربیها همواره در صدد تحقیر مردم مشرق زمین و ملل آن هستند و اكنون درصدد آن هم نیستیم كه به بینیم آیا آنها حق دارند شرقیها را اینگونه تحقیر كنند یا نه؟ زیرا اعمال و افكار خرافی و نامعقولی كه با هیچ اصلی قابل سازش نیست در بین آنها هم فراوان یافت می شود) در آن فیلم از كشور هندوستان مثلا داستان گاوهای مقدس و احتراماتی كه مردم آنجا در برابر آنها انجام می دادند نشان داده شد، ولی هنگامی كه نوبت به ایران رسید منظره ی «قمه زدن» با همان وضع چندش آور در فیلم منعكس بود.

دوستم می گفت در بین مناظر گوناگونی كه از كشورهای مختلف نشان داده شد منظره ی «قمه زدن» آنچنان حس نفرت و انزجار را در بینندگان تحریك كرد كه غیر قابل وصو است. باز داستان دیگری این باره دارم كه دانشجوئی آلمای به علت آنكه منظره ی قمه زدن را در یك فیلم تلویزیون دیده بود و دشمنان اسلام آنرا به عنوان «یكی از دستوارت اسلامی كه باید یك مسلمان واقعی آنرا اجراء كند» به او معرفی كرده بودند از این نظر تا مدتها حاضر نبود مسلمان گردد و اسلام را بپذیرد (با آنكه به اصالت این آئین و وسعت قوانین آن ایمان داشت) تا بالاخره برای او روشن شد كه قمه زدن هیچگونه ارتباطی با اسلام و دستورات رهبران و پیشوایان بزرگ این دین ندارد.

در اینجا تذكر این نكته لازم است كه ما قمه زدن و مانند آنرا


نه از این نظر مورد انتقاد قرار می دهیم كه تنها از دیده ی مردم اروپا نفرت آور و غیرقابل هضم است بلكه ما موضوع فوق را (علاوه بر آنكه غیرمنطقی و ناصحیح است) از آن جهت طرد می كنیم كه ارتباطی با اسلام ندارد، عملی است نادرست كه نه با مقررات اسلامی سازش دارد و نه خاندان پیغمبر (ع) ما مانند این اعمال را بنام سوگواری انجام می دادند و نه در عصر امامت آن پیشوایان بزرگ اینگونه كارها را دیگران بنام «عزاداری» حسین (ع) عملی می ساختند و از اینجا است كه باید دید چگونه شد كه سالیانی دراز این عمل بنام عزاداری حسین علیه السلام در بین جمعی از دوستان ساده دل آن حضرت شایع بوده است؟!

و حیرت انگیزتر اینكه جمعی در برابر پرسشی كه از نظر اسلام از آنان درباره ی این عمل و مانند آن می شود بلادرنگ به «عنوان اولی» این اعمال می نگرند و اگر از نظر اسلامی جایز بود پاسخ مثبت می دهند بودن آنكه به عكس العمل آن كار و عناوین ثانویه ای كه بر آنها بار است توجه كنند!!!

آیا این صحیح است كه ما هر كاری را كه به «عنوان اولی» جایز بود اجازه بدهیم تا مردم مسلمان مراسم پاك اسلامی را به آن صورت و در آن قالب انجام دهند؟!

آیا اگر این «باب فتح شود» (همانگونه كه متأسفانه فتح شد) و هر كسی بخواهد با رعایت «عدم حرمت عنوان اولی»، مراسم سوگواری را با سلیقه ی خام و خاص خود انجام دهد آهسته آهسته داستان «بهره برداری


از نهضت حسین (ع)» و مراسم سوگواری آن بزرگوار به چه صورت در خواهد آمد؟! و در آن روز آیا نتایج سوء آن مستقیماً متوجه آئین مقدس اسلام و اساس پاك آن نهضت نخواهد گشت؟!.

درست بخاطر دارم كه در ایام سوگواری حسین بن علی (ع) مرحوم آیت اللَّه العظمی آقای بروجردی رضوان اللَّه تعالی علیه یكی از رؤسای هیئتهای قم را كه برای عرض تسلیت به منزل معظم له شرفیاب شده بودند به حضور طلبیده و به ایشان فرمودند كه در آن اجتماع عظیم از جانب ایشان اعلام كند كه «من مایل نیستم در شهری كه هستم هیئت های عزاداری با شبیه و كارهائی مانند آن بیرون آیند» آری این بود طرز فكر آن مرجع بیداری كه شرائط عصر خود را بخوبی درك می كرد و در راه عظمت مكتب تشیع و مظاهر بزرگ آن سخت كوشا بود.